با این حال تلاش اولیای خدا بر این بوده که خدا و خود را آن گونه که حق است نشان دهند. از گذشته تا به امروز عدهای تلاش داشتند خلاف این مسیر حرکت کنند. آنها در شأن پیامبر و اهل بیت مبالغه روا داشتند و در عرصه نظر و عمل دچار خدشه فکری شدند و خود را در تاریکی به سلوک بیمحتوا کشاندند.
این نوشتار در چند نوبت به بررسی اجمالی تفکرات غالیگری در تاریخ اسلام به ویژه تشیع میپردازد. در واقع غالیان کسانی بودند که گفتارهای غلوآمیزی نسبت به پیامبر(ص) و امامان(ع) بیان میکردند. در این چند نوشتار سعی شده است ریشههای این جریان افراطی واکاوی شود. از دیدگاه نویسنده پادزهر غالیگری تمسک به قرآن و معارف برخاسته از سنت پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) است. در اصطلاح لغتپژوهان، غلو یعنی از حد خود تجاوزکردن و غالی کسی است که مرتکب افراط شود.
بنابراین میتوان گفت غلو یعنی از حدثی خروجکردن و در آسمانهای خیال سیر کردن و غالی کسی است که در کمال شقاوت، باطل را حق جلوه میدهد و آنچه را که حق است ابطال میکند. در سوره نساء (آیه171) خداوند چنین میگوید: «یا اهلالکتاب لاتغلوا فیدینکم ولا تقولوا علیالله الاالحق؛ ای اهل کتاب در دینتان غلو نکنید و جز حق سخنی در مورد خدا نگویید». در این آیه از واژه «تغلوا» استفاده شده که از مشتقات غلو است. همچنین در آیه77 سوره مائده از واژه «تغلوا» استفاده شده است؛ «قل یا اهلالکتاب لاتغلوا فی دینکم غیرالحق...؛ بگو ای اهل کتاب در دینتان غلو و تجاوز از حد نکنید».
این دو آیه مستقیما به کسانی مربوط میشود که درباره حضرت عیسی راه افراط و غلو طی کردند به گونهای که گروهی (نصاری) او را در مقام پسر خدا بالا بردند. و در این میان البته گروهی دیگر (یهود) او را در مقام نکوهش از حد خود پایین آوردند.ابنشهرآشوب درکتاب مناقب خود روایت کرده است که رسولخدا (ص) فرمود از این در، مردی وارد میشود که شبیهترین افراد به حضرت عیسی(ع) است. در این هنگام علی(ع) وارد شد. (منافقین) از فرمایش پیغمبر به خنده درآمدند. آنگاه این آیه نازل شد: «ولما ضرب ابن مریم مثلا اذا قومک منه یصدون»(زخرف/57).
وقتی که به عیسیبنمریم مثل زده میشود، قوم تو از آن مثل صدا بر مخالفت بلند میکنند یا اینکه به این مثل میخندند. این آیه از جمله آیاتی است که به گونهای با مسئله غلو در ارتباط است. در روایتی دیگر به نقل از پیامبر(ص) چنین آمده است: «ای علی مثل تو در این امت مثل عیسیبنمریم است. گروهی او را دوست داشتند و در دوستی او افراط کردند و دستهای نیز او را دشمن داشتند و در دشمنی او افراط کردند»(بحارالانوار، ج25، ص284). همانند عصر حضرت عیسی(ع) در عصر مولای متقیان نیز گروهی به دلیل جهل از شناخت واقعی آن بزرگوار با الوهیخواندن مقام آن حضرت به نوعی درصدد خرابکردن ایشان بودند. در نوشتار بعد این مطلب دقیقتر توضیح داده میشود.